دختر گل فروش تو خيابون قدم ميزد و تو دلش آرزو مي كرد كه خريداراي گلش بيشتر بشن.
سرما وجودشو گرفته بود و دستاش كم كم داشتن خشك مي شدن.
فكر مي كرد اگه هر نيم ساعت يه شاخه گل
بفروشه بايد ده ساعت تو سرما اين طرف و اون طرف بره.
خدا كه ديد دختر كوچولو طاقت اين امتحان و نداره...
دختر خانوم كل دسته گل تو چند مي فروشي؟؟؟
نظرات شما عزیزان: